جوان
داستان ما یک عصر جمعه بالاخره از سیگار کشیدن خسته شد و تصمیم گرفت خودش
را از شر بوی سیگار، سرفه و تنگی نفس، سرگیجه و برخورد نامناسب اطرافیان
خلاص کند. ناگهان فکری به سرش زد و تصمیم گرفت مانند خیلی چیزهای دیگر، در
اینترنت جستجو کند و از اطلاعات و راهنماییهای اینترنتی برای ترک سیگار
استفاده کند. کلمات مورد نظرش را در موتور جستجوی مورد نظرش تایپ کرد و
بعد از چند ثانیه صبر با خیل عظیمیاز اطلاعاتی که بالا آمدند، روبهرو
شد.
اولین سایت مربوط به یک شرکت دخانی بود و کلی مطلب از جمله اینکه:« سیگار کشیدن ریشه ژنتیکی دارد...» جوان داستان ما به یاد پدر مرحوماش افتاد که سیگاری بود (پس تقصیر من هم نیست که سیگاری شدم؛ این یک مساله ارثی و ژنتیکی است که از نسلها قبل به من به ارث رسیده!) این جملاتی بود که او در ذهن خودش سریع مرور کرد. خدا بیامرز پدرم این سالهای آخر از تنگی نفس و این مریضی لاعلاجاش چه زجری کشید. درست موقعی که همهمان داشتیم سر و سامان میگرفتیم و پدر و مادرم میخواستند نفسی بکشند و دوران میانسالی خوبی را بدون دغدغه سپری کنند این اتفاق افتاد. خلاصه این که توی سه سالی که پدرم بیمار بود علاوه بر هزینههایی که متحمل شدیم، همه خانواده نیز درگیر بود. یادش آمد که خودش نیز با اینکه درساش خوب بود در کنکور مردود شده و مجبور شد بعد از سربازی دوباره امتحان دهد. کمیعمیقتر فکر کرد. به راستی این همه سال هدر رفتن عمر یک خانواده را با چه وسیلهای میتوان توجیه کرد. چند لحظهای طول کشید تا جوان قصه ما از این حال و هوا درآید و بغض چند سالهاش را بدون اینکه گشایشی شود دوباره به درون فرستاد.
او اینطور فکر میکرد که با دو سه نخ سیگار هیچوقت فرد، سیگاری نمیشود و هر وقت خواست میتواند ترک کند. ولی با این تصورات نه تنها نتوانست بلکه همینطوری تعداد سیگارهایش به 15 تا 20 نخ رسیده بود.
برای اینکه خودش را از شر این افکار دور کند بار دیگر به جستجو پرداخت و اینبار ویکی پدیا را برای تصمیم خود انتخاب کرد.
سودمندی سیگار!
مگر سیگار هم سودمند میشود؟ (این سوالی بود که جوان در ذهن خود مرور کرد.)«نتیجه یک رشته تحقیقات حاکی از آن است که احتمال ابتلا به بیماری پارکینسون در میان کسانی که سلامت خود را به خطر میاندازند، از جمله سیگاریها به مراتب کمتر است!»
این تحقیقات دیگر از کجا آمده؟ مگر سیگار عروق مغز را تنگ نمیکند؟ مگر سیگار باعث پیری زودرس سلولهای مغز نمیشود؟ خودم خواندم که سیگاریها زودتر دچار اختلال در مغز و سکته مغزی میشوند و حتی به سنی نمیرسند که آلزایمر را دوران پیری خود تجربه کنند. پس این تحقیقات از کجا میآید؟ آیا میتوان به فضای مجازی در ارایه اطلاعرسانی سلامت اعتماد کرد؟ (این سوالی بود که ناگهان از ذهن از جوان عبور کرد) تا حالا که هر چه در این باب در فضای مجازی دیدیم، تبلیغات بود و برخی دانستههای تکراری و تعدادی نیز سخن دوپهلو و کلام گزاف و به قول دخوی ادبیات ایران، چرند و پرند. یادش آمد که چند روز پیش صحنههای سیگار کشیدن دهخدا را نیز در یکی از سریالهای چند قسمتی دیده بود. به راستی فیلمسازان معاصر از نمایش این صحنهها چه سودی میبرند؟
تازه داشت نظرش راجع به شاعر کوههای حیدربابا از آن فضای دودآلود اطرافاش خارج و متعادل میشد که این دفعه چشماناش به پدر ادبیات و لغتنامه ایران افتاد که مشغول ارایه خدمات تبلیغاتی دخانی به تهیهکننده و کارگردان فیلم در صحنهای نوستالژیک و با ظاهری روشن فکر مابانه بود. جوان قصه ما از خودش پرسید اگر دهخدا در بیش از نیم قرن قبل اطلاعات کنونی جامعه را از مضرات سیگار داشت، باز هم این کار را انجام میداده و باز هم به این فکر کرد که آیا همه نوجوانان و جوانان این نکته را میدانند که شاید ماندگاران ادبی و هنری ما که گاه و بیگاه در سینما سیگار به دستشان میدهند و میشوند الگوی نوستالژیک بعضیها، اگر از عوارض دخانیات در آن زمان اطلاع داشتند چه میکردند؟
جوان قصه ما بار دیگر با ارادهای محکم و با تلاشی بیشتر به جستجو در صفحه مانیتور جلوی خود پرداخت. اینبار اخبار امیدوارکنندهای در سایتی او را به خود جلب کرد. «یک کمپانی ژاپنی در حال ساخت سیگار بدون نیکوتین است» و نیز اخبار دیگر از سایتهایی دیگر: «سیگارهای الکترونیک، سیگارهای کمضرر، سیگارهای گیاهی، تنباکوی بدون دود، دستگاهی برای کمضرر کردن سیگار که هر کداماش برای 10 هزار سیگار کافی است! و ترک سیگار بعد از 95 سال» (پس با سیگار میتوان 95 سال عمر کرد و بعد هم آن را با خیال راحت کنار گذاشت). پس اینکه میگویند هر سیگار 7 دقیقه طول عمر را کم میکند و سیگاریها 15 سال عمرشان از افراد غیرسیگاری کمتر است و از هر 10 نفر مبتلا به سرطان کشنده ریه 9 نفرشان سیگاریاند و نیمی از جمعیت سیگاریها به دلیلی مرتبط با عوارض سیگار از بین میرود و اینکه تنها 10 درصد افراد سیگاری بعد از معتاد شدن قادرند آن را ترک کنند دروغ بوده!؟ پس این همه فرد سیگاری که قادر به ترک نبوده و این همه مرگ و میر از کجا آمده (به یاد آورد که در فاصله هر دو نیم دقیقه یک نفر در اثر مصرف سیگار در ایران فوت میکند و بار دیگر به یاد پدرش افتاد که در یکی از این فاصلهها از دنیا رفت) جوان داستان ما بار دیگر در این کشمکشهای ذهنی بود که ناگهان یک تبلیغ نظرش را جلب کرد:«ترک سیگار توسط داروهای گیاهی عطاری فقط با 120 هزار تومان!» شمارهاش را یاد داشت کرد تا شاید بعدا تماس بگیرد. زیاد به داروهای این عطاریها اطمینان نداشت. یک دفعه که برای ریزش مو از آنان دارو و صابون گرفته بود چند تار باقی مانده را هم در حال از دست دادن بود. که به پزشک متخصص پوست و مو که مراجعه کرده بود، گفتند ارثی است البته مصرف دخانیات و استرس هم بیتاثیر نیست و بار دیگر وبگردی خود را ادامه داد.
کمکم سر و کله مطالب ادبی و هنری پیدا شد: «قهوه و سیگار، قسم به سیگار، سیگار، عشق و دیگر هیچ، سیگار اول صبح بیشتر میچسبد یا، فواید سیگار کشیدن و جایزه ایران برای مبارزه با دخانیات در سازمان جهانی بهداشت!»